English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (1705 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
organises U تشکیلات دادن درست کردن
organising U تشکیلات دادن درست کردن
organize U تشکیلات دادن درست کردن
organizes U تشکیلات دادن درست کردن
organizing U تشکیلات دادن درست کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structures U تشکیلات دادن
structuring U تشکیلات دادن
structure U تشکیلات دادن
organizable U قابل تشکیلات دادن
agree U ترتیب دادن درست کردن
agrees U ترتیب دادن درست کردن
agreeing U ترتیب دادن درست کردن
to spin out U امتداد دادن مفصلا درست کردن
refinanced U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
right on <idiom> U نشان دادن موافقت (درست است بله)
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
organization U تشکیلات
organisations U تشکیلات
systems U تشکیلات
machinery U تشکیلات
system U تشکیلات
organizations U تشکیلات
brigades U تشکیلات
brigade U تشکیلات
reorganize U تشکیلات مجدد
reorganizes U تشکیلات مجدد
organization U تشکیلات سازماندهی
reorganized U تشکیلات مجدد
enterprises U تشکیلات اقتصادی
civil department U تشکیلات کشوری
reorganizing U تشکیلات مجدد
reorganising U تشکیلات مجدد
reorganises U تشکیلات مجدد
reorganised U تشکیلات مجدد
trade association U تشکیلات صنفی
formation U ساختمان تشکیلات
mechanism of the organ U نظام تشکیلات
reorganization U تشکیلات مجدد
organizations U تشکیلات سازماندهی
organisations U تشکیلات سازماندهی
enterprise U تشکیلات اقتصادی
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
underground U تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
formations U تشکیلات زمین شناسی
disorganises U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganised U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganizes U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganize U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganising U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
telephone plant U تشکیلات مراکز تلفن خودکار
disorganizing U تشکیلات چیزی رابرهم زدن
dress U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
labourvt U بزحمت درست کردن مفصلابحث کردن بدرازاکشیدن
dresses U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
build U درست کردن
trimmest U درست کردن
trim U درست کردن
trims U درست کردن
fettle U درست کردن
weave U درست کردن
indite U درست کردن
weaves U درست کردن
corrects U درست کردن
gullies U درست کردن
to fix up U درست کردن
fashioned U درست کردن
fashion U درست کردن
to erect into U درست کردن از
fashioning U درست کردن
gulleys U درست کردن
to get up U درست کردن
gully U درست کردن
fashions U درست کردن
set right U درست کردن
to sct aright U درست کردن
make U درست کردن
to set to rights U درست کردن
shape U درست کردن
fabricating U درست کردن
fabricates U درست کردن
manufactures U درست کردن
manufactured U درست کردن
manufacture U درست کردن
fabricated U درست کردن
to set in order U درست کردن
makes U درست کردن
concoct U درست کردن
concocted U درست کردن
concocting U درست کردن
concocts U درست کردن
redd U درست کردن
make up U درست کردن
adapt U درست کردن
to set U درست کردن
fabricate U درست کردن
shapes U درست کردن
to riven laths U یا درست کردن
set in order U درست کردن
cleanest U درست کردن
cleaned U درست کردن
correct U درست کردن
builds U درست کردن
clean U درست کردن
buildings U درست کردن
to cleanvp U درست کردن
to put to rights U درست کردن
to put in to shape U درست کردن
fix up U درست کردن
cleans U درست کردن
correcting U درست کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
mend U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
mended U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
mends U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
to adapt [to] U جور کردن [درست کردن ] [سازوار کردن] [به]
die sink U خزینه درست کردن
to make something U چیزی را درست کردن
To put things straight(right). U کارها را درست کردن
exacted U تحمیل کردن بر درست
dress U درست کردن لباس
teams U دسته درست کردن
exacts U تحمیل کردن بر درست
frame U پاپوش درست کردن
corn popping U درست کردن چس فیل
team U دسته درست کردن
roughcast U اجمالا درست کردن
railroad U پاپوش درست کردن
to manufacture [into] U ساختن [درست کردن] [به]
image erection U درست کردن تصویر
orthoepy U فن درست تلفظ کردن
dresses U درست کردن لباس
pond U حوض درست کردن
dowel U میخچه درست کردن
ponds U حوض درست کردن
railroads U پاپوش درست کردن
stage craft U فن درست کردن نمایش
strike off U بی زحمت درست کردن
to word up U کم کم درست کردن کم کم رسانیدن
to mill flour U ارد درست کردن
scrambles U املت درست کردن
hedge U خاربست درست کردن
hedged U خاربست درست کردن
hedges U خاربست درست کردن
exact U تحمیل کردن بر درست
scrambled U املت درست کردن
re form U دوباره درست کردن
scramble U املت درست کردن
blow down U بافوت درست کردن
manipulate U با استادی درست کردن
to weave a plot U دوزوکلک درست کردن
manipulates U با دست درست کردن
manipulates U با استادی درست کردن
manipulated U با دست درست کردن
manipulated U با استادی درست کردن
manipulate U با دست درست کردن
vint U درست کردن یا ریختن
to toss up U زود درست کردن
recondition U دوباره درست کردن
scrambling U املت درست کردن
reconditioned U دوباره درست کردن
reconditions U دوباره درست کردن
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
repair U درست کردن جبران کردن تعمیر
makes U درست کردن ساختن اماده کردن
repaired U درست کردن جبران کردن تعمیر
make U درست کردن ساختن اماده کردن
to touch off U با شتاب درست کردن زودرسم کردن
welfare state U کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
syndicalism U سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
spells U املاء کردن درست نوشتن
spelled U املاء کردن درست نوشتن
spell U املاء کردن درست نوشتن
to put up U زنانه درست کردن جادادن
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
geometrize U با قواعد هندسی درست کردن
vault U گنبد یاطاق درست کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1A hero can affect on the people.
1strong
1To be capable of quoting
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1Arousing
1chand sabaei is correct or chand sabahi
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com